ثروت در پایه هرم

کارآفرینی و کسب و کار در میان قشر فقیر

چهار میلیارد فقیر در پایه هرم اقتصادی جهان، می توانند حاوی ایده هایی نو برای کارآفرینی و دوره تازه ای از کسب و کار در جهان باشند. جهان پر از مردمان فقیری است که با درآمد کمتر از یک دلار در روز زندگی می کنند. درباره ی این مردمان چه می توان کرد؟ چرا با این همه فناوری، دانش مدیریت و استعداد نمی توانیم فقر و محرومیت را ریشه کن نماییم؟ چرا با وجود کمک های دولت ها و سازمان های خصوصی و مردم نهاد، همچنان آمار فقر در جهان بالا می رود؟

کاملا مشخص است که روش هایی که تا الان برای ریشه کن کردن فقر (یا حداقل کردن آن) به کار بسته شده است، مناسب نبوده و رویکردهایی نو و خلاق لازم است تا فقر به فرصتی برای همه ی طرف های درگیر در این مسئله جهانی، تبدیل شود. چالش و ایده اصلی همین است، اگر توزیع ثروت و ظرفیت تولید درآمد در جهان را بصورت هرمی اقتصادی درنظر بگیریم. ثروتمندان در بالای هرم قرار می گیرند که برای تولید درآمدهای کلان فرصت های متعددی دارند.

با این وجود بیش از چهار میلیارد از مردم جهان در پایه هرم قرار دارند و با کمتر از۲ دلار در روز گذران می کنند.

البته شرکتها و سازمان ها و افراد داوطلبی هستند که در زمینه آموزش، بهداشت، کشاورزی و تأمین برق به شیوه های نوین، به مردمان فقیر کمک می نمایند و خودشان نیز کسب و کاری راه انداخته اند ولی آنچه مشخص است تا به اینجا بیشتر کارآفرینان به بالا و وسط هرم (افراد ثروتمند و طبقه متوسط) توجه کرده اند، چون بنظر میرسد ریسک کسب و کارها در پایین هرم بالا است و احتمال شکست کسب و کارها در میان مردم فقیر بالاتر است.

در کتاب ثروت در پایه هرم، نویسنده سعی کرده با مثالهایی این تفکر اشتباه کارآفرینان را نشان دهد:

"برخلاف باور رایج، مصرف کنندگان پایه هرم فن آوری پیشرفته را به آسانی و با رغبت می پذیرند." 

شرکت هندی - شرکت کارآفرینانه آی تی سی - کشاورزان هندی را از طریق نوت پدهای شخصی، در روستاهایشان، بهم مرتبط ساخت و در نهایت با استقبال گسترده و کم نظیر مردمان محلی روبرو شد. کشاورزان توانستند در کمترین زمان ممکن محصولات خود را بدست مصرف کنندگان برسانند و درآمدشان بخوبی بالتر رفت. این کشاورزان از نابودی بسیاری از محصولاتشان جلوگیری نمودنند و حتی مازاد محصولات را به استان های همجوار صادر کردند. 

مثال بالا که از کتاب ثروت در پایه هرم برداشته ایم، بخوبی میتوان دید که سرمایه گذاری و کارآُرینی در میان قشر فقیر جامعه چقدر میتواند برای طرفین سودآور باشد. در کتاب ثروت در پایه هرم میتوانید مثال های بیشتری از این دست مطالعه کنید.

آنچه مهم است آموزش و ایجاد کسب و کار نو برای افراد فقیر بجای کمک مستقیم و نقدی به این قشر آسیب پذیر جامعه می باشد و به جای ماهی دادن به افراد نیازمند ماهیگیری یادشان بدهیم. اگر به امارها نگاهی بیندازیم خواهیم دید که اکثر کارآفرینان بزرگ دنیا در میان فقر و تنگ دستی، خود را به چنین جایگاهی رسانده اند. پس توجه به قشر فقیر جامعه یک فرصت کارآفرینانه  و آموزش آنها یک  عمل برد – برد است.

منبع: کتاب ثروت در پایه هرم

شاید از متن زیر نیز خوشتان آید:

ثروتمندترین مرد بابل